دوستان مي خواهيم بحثي در جهت نماز آغاز كنيم. به نظر شما چگونه ميتوان خلوص نيت را در نماز ايجاد كرد و با عشق و علاقه براي رسيدن به قرب الهي نماز را به پا داريم؟ - آرميس♥

ابتدا از طرف خودم عرض ميكنم كه بنده در مورد اطلاعات ادعايي ندارم، اين محض فرمايش الهام خانم كه فرمودند مي خواهند شنونده باشند، بهتره همه حضور داشته باشيم تا ببينيم به حول و قوه الهي چه مي شود؟

بسم الله الرحمن الرحيم/با اجازه!اول بايد نماز درست و حسابي رو براي خودمون معنا كنيم

يا به تعبير بهتر نماز درست و حسابي يعني چه؟

با توجه كردن به معنا وانديشه به اينكه در درگاه خداوند قرار گرفتي واينكه بالاترازوكسي نيست تمام بدنت به لرزه ميفته ومثل امام حسن ممكنه به خودت بلرزي ازاينكه در پيشگاه كه هستي

نماز خوبه...بخونيم

ما كه فعلا داريم مي ريم تا فردا، ولي فعلا همينو بگم خلوص نيت و حضور قلب نمازگزار در نماز از اعمال و افكارش در طي شبانه روز به وجود مياد و هر چي پاك و خدايي باشه و با اين ديد انجام بشه كه ناظر و شاهدي به اعمال ما هست، بازتابش قطعا در نماز جلوه گر ميشه و پله اي براي قرب الهي ميشه پس خلوص نيت و حضورقلب در نماز آينه تمام نماي اعمال و افكار ماست.

نماز خوبه...بخونيم

التماس دعا. شب همگي بخير و شادي. يا علي!

پس از نظر شما يعني لرزيدن در هنگام نماز خوندن؟! درسته؟باقي دوستان هم با اين نظر موافقند؟

ما فعلا خودنماز رو كارداريم ، نه اعمال قبل اون!

جسارتا قراره بنده متكلم وحده باشم!

نه به نظرم نماز بايد محكم واستوار باشه مانندحضرت علي(ع) كه به هنگام نمازتيغ راازپاي ايشان بيرون آوردن

تنها لرزيدن؟ چرا بايد از خدا بترسيم هنگام نماز؟؟؟؟ مگه خدا از زگ گردن به ما نزديك تر نيست؟؟ مگه بهترين دوست انسان نيست؟

لرزيدن دربرابر عظمت خداوند البته نصيب هر كسي نميشه اون كماله

نماز بايد با معرفت خوانده شود بدانيم اصلا نماز براي كي و براي چي مي خوانيم. اصلا هدف ما از نماز خواندن چيست. اگر اين را يافتيم انگاه مسير نيز براي ما اسان خواهد بود

لطفا واضح صحبت كنيد يعني چي محكم و استوار؟

يعني اگر كسي سر نماز نلرزيد يا اشك نريخت،نمازش باطله؟

پس اينكه امام حسن درحال نماز خواندن به خود مي لرزيد با محكم واستوار بودن امام علي در تضاد يقينا اينگونه نيست

خواهش مي كنم، دوستان نظرات گرانقدرشون رو بدن و ما هم استفاده مي كنيم. الان بايد برم ان شاءالله فردا. ولي در جواب صحبت شما بدون توجه به اعمال و رفتارمون حضور قلب حاصل نميشه و اينا به هم وابسته هستند و حتي در مورد وضو رفتن و اذكار و اعمال مستحبي قبل ار نماز هم بايد بحث بشه.

روح اله خان، يعني ما عمل درست انجام ميديم تا نمازمون درست بشه؟!

ازكارهايي كه خدامارامنع كرده دوري كنيم وانجام نديدم فقط به اعمال نيك خوب كه توجه كنيم خداخودش مارابه طرف خودش ميكشه وبه هنگام نماز حواسمون فقط به رازونيازباخدامونه وازمسائل بيروني دور ميشيم وميتونيم باخلوص نيت نمازبخونيم.البت اين نظرمنه شايددرست نباشه شايد باشه.

جناب التيام ، استوار بودن امير المومنين همون خوف ايشون هنگام نمازه كه از شدت اين خوف درد تير براي ايشون بسيار ناچيزه

نماز موجب ياد خداست: ياد خدا بهترين وسيله براى خويشتن دارى و كنترل غرايز سركش و جلوگيرى از روح طغيان است.

نمازگزار همواره به ياد خدا مى‏باشد، خدايى كه از تمام كارهاى كوچك و بزرگ ما آگاه است، خدايى كه از آنچه در زواياى روان ما وجود دارد و يا از انديشه ما مى‏گذارد، مطلع و باخبر است و كمترين اثر ياد خدا اين است كه به خودكامگى انسان و هوسهاى وى اعتدال مى‏بخشد، چنان كه غفلت از ياد خدا و بى خبرى از پاداشها و كيفرهاى او، موجب تيرگى عقل و خرد و كم فروغى آن مى‏شود.

انسان غافل از خدا در عاقبت اعمال و كردار خود نمى‏انديشد و براى ارضاى تمايلات و غرايز سركش خود حد و مرزى را نمى‏شناسد و اين نماز است كه او را در شبانه روز پنج بار به ياد خدا مى‏اندازد و تيرگى غفلت را از روح و روانش پاك مى‏سازد

آقا خليل درست مي گي ولي خيلي كليه، و اما سيد بزرگوار، چه كنيم كه نمازمون همراه باخلوص نيت بشه؟

نماز براي كسي نخونيم .براي خدا شرط نگذاريم كه نماز ميخونم تا به اين چيز برسم وغيره . با عشق به خدا .نماز بخون

دارم ميگم ديگه نمازگزار ناچار است كه براى صحت و قبولى نماز خود از بسيارى از گناهان اجتناب ورزد؛ مثلا، يكى از شرايط نماز مشروع بودن و مباح بودن تمام وسايلى است كه درآن به كار مى‏رود، مانند آب وضو و غسل، جامه‏اى كه با آن نماز مى‏گزارد و مكان نمازگزار، اين موضوع سبب مى‏شود كه گرد حرام نرود و در كار و كسب خود از هر نوع حرام اجتناب نمايد؛ واين يعني نيت را درست كردن به اجبار و شوخي كه نداريم با كسي

بله جناب علوي حق باشماست

يه راه كامل وجود داره ترك محرمات انجام واجبات

سيد بزرگوار، ان الصلاة تنهي عن الفحشاء و المنكر!

فرمايش آقا خليل رو بياييد باز كنيم

خلوص نيتت دوستان يعني كسي كه دعا و نماز مي‏خواند بايد چشمانش را پائين افكنده و قلبش را متوجه بالا سازد و بايد نزد خود چنين مجسم كند كه خداوند مقابل او است

مگه ما نمي گيم كه مي خواهيم نماز باحال بخونيم، خوب پس يه دفعه من سرحالم و اهل دل شدم، بنابراين حال مي كنم نماز صبحم رو به جاي دو ركعت، سه ركعت بخونم. موافقيد؟

يا مثلا ذكر سجده رو باحال بخونم و باصوتي كه خودم عشق مي كنم. تازه اينجوري اشكم هم در مياد

يا يه بنده خدايي مي گفت خانمي رو ديده بود كه سر نماز حال مي كرد ذكر نگه و با دهان بسته با خداي خودش نجوا كنه، تازه يك چهره آرامي هم به خودش گرفته بود كه آدم ميديد كيف مي كرد

چگونه قلب را متوجه بالا سازيم؟

نه اينگونه كه شما مي فرماييد راه نداره هر چيزي در حاي خودش درست است اگر عشق نماز در شما گل كرده به مستحبات بپردازيد نيازي نيست كه با نوع وترتيب نماز بازي شودنماز وسيله پاك شدن و ثابت كننده خلوص و پيراستگي از تكبر و غرور است. - نماز وسيله زدودن پرده ‏هاي غفلت و سستي، پرورش فضائل اخلاقي گسترش‏دهنده زمينه عدالت و رعايت حقوق اجتماعي، ايجاد روح، نظم و پاكيزگي در ظاهر و باطن انسان است.

تازه اينجوري قلبش هم متوجه بالا بود ديگه!

خلوص نيت يعني اينكه واسه چشم داشت ودربراركاري كه انجام ميديم چيزي طلب نكنيم وپاك وصادقانه انجامش بديم به فكراتفاقات بعد ان فكرنكنيم

اصلا از اصول نماز ايجاد نظم است دوست من يجاد نظم يعني اينكه بنده قبول دارم به نظمي ايجاد شده ام وبه نظمي هم بايد بر گردم. اصل فلسفه نماز همين است دوبار ركوع وسجود يعني همين ديگهتأكيدي بر نظافت و سلامتي است، داراي آثار وحدت‏بخش اجتماعي است و موجب انضباط و وقت‏شناسي است.

آقاي خليل خان، استاد بزرگوار قبول داريم، ولي اين نماز بايد يه بلايي سرش بياد كه موجبات پيراستگي از تكبر رو داشته باشه

يه چيزي رو بنده همينجا روشن كنم! قصد به چالش كشيدن بحث جهت گرفتن نتيجه مورد نظره، يه ذره دين و ايمون رو همگي داريم، الحمدلله

البته ببخشيد اگر اينگونه من صحبت مي كنم با شماددوست گرامي وعزيز فقط براي جلب توجه ديگر دوستان اسن كه نمي دانم چرا ساكت شده اند.

بله متاسفانه، چون عرايض بنده شبيه فرمايشات شماست، ولي مي خوام با يك نوع بيان ديگري بگويم، كه ميشود دو جبهه يكسان در مقابل هم كه اين هم نميشود! بابا يه كي يه چيزي بگه!

پس اونيكه واجبات نماز رو رعايت نميكنه ولي يه نماز باحال مي خونه،تكليفش چيه؟ اين حاله يعني چي؟!!!!!!

داريم استفاده ميكنيم.... اما نفهميدم چطور قلبمون رو رو به بالا متوجهش كنيم؟

الهام خانم، اون توي مراحل بعديه

خداوند، ايمان را براى پاك شدن دل‎ها از آلودگى كفر و شرك، و نماز را براى پاك بودن از سركشى و نافرمانى واجب كرد، گرچه نماز چيزي نيست كه فلسفه اش بر كسي مخفي باشد، ولي دقت در متون آيات و روايات اسلامي ما را به نكات بيشتري در اين زمينه رهنمون مي گردد

نظرات همه دراين مورد مثل اينكه يه جوره وكسي حرفي نداره

پس يك چيزي روشن شد، در مرحله اوليه، ما كاري به حضور قلب نداريم، يعني اگر حضور قلب حاصل نشد، خيلي اشكالي نداره،مشروط براينكه كه واجبات رعايت بشه، به نحو اكمل و اتمم! درسته؟

الهام خانم ما كه داريم ميگم نماز ذكر است خواهرم يعني در حديثي از امام صادق ـ عليه السّلام ـ آمده است كه در تفسير جمله ي و لذكر الله اكبر فرمود: ذكرا لله عند ما احل و حرم « ياد خدا كردن به هنگام انجام حلال و حرام » واين يعني متوجه بالا شدن است ديگر يعني كسي فرمان مي دهد از بالا كه شما متوجه ان هستيد وگرنه اگر نبوديد كه نمازي در ميان نبوده كه شما را تنبيه نمايد

تاصبح ادامه بديم يه چيزايي دستگيرمون ميشه.كاملن درسته

سوال: حضور قلب در اولويته يا رعايت واجبات نماز؟

يعني به ياد خدا بيفتد به سراغ حلال برود و از حرام چشم بپوشد. واين يعني چراغ خطر ي كه بوسيله نماز شما را متوجه دستور دهنده((پليس وزنگ خطربا رضايت باطن خودتان)) نماز مي كند وهدف انرا دنبال مي نمايد

يوال خوبي كرديد. يكي بدون ديگري امكانپذير نيست دوستان اين دو در رديف هم قرار دارند .

به نظرم حضور قلب.چون تاقلبت به يادخدانباشه ديگه به نمازنمي ايستم كه واجباتش رو انجام بديم

هر وقت حال داشتي و عشق داشتي نماز بخون

در رديف هم؟! اگر حضور قلب رو همون حال داشتن معنا كنيم، يعني حال نداشتيم نماز نخونيم، بذاريم توي يه وقت ديگه؟ منظورم قضا شدن نيست.

دررديف هم كه نميشه يكي بايد اول پيدابشه تابعدي رو شوكوفانكنه.

بله دوست گراميئ چون نماز وسيله پرورش فضائل اخلاق و تكامل معنوي انسان است, چرا كه انسان را از جهان محدود ماده و چهار ديوار عالم طبيعت بيرون مي برد, به ملكوت آسمانها دعوت مي كند, و با فرشتگان هم صا و همراز مي سازد, خود را بدون نياز به هيچ واسطه در برابر خدا مي بيند و با او به گفتگو بر مي خيزد

خوب حالا ابتدا حضور قلب(همون حال خودمون) يا ابتدا رعايت واجبات؟

ئاين يعني حضور قلب وكسي ا كه اينگون نماز مي گذارد به اثر ان نيز بايد براي رسيدن به اين نيت وهدف كه همانت وصال باشد به رب بايد از راهاي مربوط به ان وارد گردد وكمك بگيرد واين همان اركان نماز است

حضورقلب.

خضور قلب درنماز به ساير اعمال انسان ارزش و روح مي دهد ـ چرا كه نماز روح اخلاص را زنده مي كند, زيرا نماز مجموعه اي است از نيت خالص و گفتار پاك و اعمال خالصانه, وتكرار اين مجموع در شبانه روز بذر ساير اعمال نيك را در جان انسان مي پاشد و روح اخلاص را تقويت مي كند

سوال بنده رو بي زحمت پاسخ بديد، اگر كسي حال يا حضور قلب نداشت،مي تونه بعدا نماز بخونه؟مثلابعد يك ساعت يا زمان بعدي؟و اين از نظر خداوند اشكالي نداره؟

خيلي ممنون از محبت بزرگواراني كه هيچ نميگويند!!!!!!!!!! حداقل محض رضاي خداوند متعال جوابمون رو بديد و نظر بديد!

اين را من فقط در كلامي از امام علي به شما بگويم كه فرمود نماز اول وقت مثل شتر جوانتي است كه اگر سوار بران شويد شما را از بيابانهاي سخت براحتي بيرون خواهد برد وعدم خواندن نماز در وقتش مانند سوار شده بر گنجشكي است كه قاد ر نيست شما را تا جند سانتي متر وحتي تكاني بدهد بسوي عبوديتتان

نه نميشه اوني كهحضورقلب نداره هيچ وقت نداره كاره 1ساعت2ساعت نيست كه.حال داشتن ونداشتن با حضورقلب كلي تفاوت داره.

چون بر نماز اول وقت خيلي توصيه شده... فكر نكنم جايز باشه بزاريمش واسه وقتي كه حال پيدا كنيم

بنازم به كلام گوهر بار حضرت امير عليه السلام، حالا تفاوت حضور قلب با حال چيه؟(اين سوال يك كمي حاشيه اي، لطفا پاسخش رو بديد تا برسيم به باقي ماجرا انشاءالله)

پس رسيديم به اين موضوع كه واجبات نماز نسبت به حال داشتن و حضورقلب داشتن در اولويته؟

من ديــــــــــــــــــــــــــگه نيستم. حال نوشتن ندارم شرمنده شما هستم. ولي فكر كنم من حق مطلب را ادا كرده باشم يا حق

ماحال ندار بوديم! ممنون از لطفت حاجي

ممنون آقاي سعيدي

بحث حضورقلب همون خلوص ونيت ولي حال داشتن ونداشتن به اينكه فقط براي تفريح وعشقي وفقط سرفأبخاطراينكه باري روازرودوشمون برداريم همين

اگه با واجبات كنار اومديم، واجباتي مثل تمام مواردي كه عدم رعايت اون سبب ابطال نمازه وشوخي بردار هم نيست،مثل قرائت درست، مثل اركان نماز، سوال ديگه ام رو مطرح كنم

اينم براي علوي خودمان كه دلگير نشه ازم كهمي دانيم هنگامي كه عمود خيمه در هم بشكند يا سقوط كند هر قدر طنابها و ميخهاي اطراف محكم باشد اثريندارد, همچنين هنگامي كه ارتباط بندگان با خدا از طريق نماز از ميان برود اعمال ديگر اثر خود را از دست خواهد داد.

ممنون از كليه دستان كه ماراياري كردن

امير مؤمنان علي ـ عليه السّلام ـ در وصاياي خود بعد ازآن كه فرق مباركش با شمشير ابن ملجم جنايتكار شكافته شد فرمود: الله الله في الصلوه فانها عمود دينكم : خدا را خدا درباره نماز , چرا كه ستون دين شما است

ولي متاسفانه قرائت ما سر نماز اصلادرست نيست!يا مثلا خانمها حجابشون سر نماز درست نيست،و واقعا سبب ابطال نمازه، آدمي كه توي رعايت واجبات از خداحساب نمي بره، چطوري مي خواد سر نماز از خوف خدا اشك بريزه، يا از خوف هم نه، از عظمت خدا حيرون بشه

نماز روح انضباط را در انسان تقويت مي كند, چرا كه دقيقاً بايد در اوقات معيني انجام گيرد كه تأخير و تقدم آن هر دو موجب بطلان نماز است, همچنين آداب و احكام ديگر در مورد نيت و قيام و قعود و ركوع و سجود و مانند آن كه رعايت آنها, پذيرش انضباط را در برنامه هاي زندگي كاملاً آسان مي كند بازم بگم؟؟؟؟

ما نماز نمي خونيم تا روح انضباط درما تقويت بشه، نماز مي خونيم تا اطاعت پذيريمون رو نسبت به خداوندنشون بديم. قبول داريد؟ منظورم اهم و مهم كردن بود نه خداي ناكرده...

نگفتيد! آدمي كه سرنماز در رعايت واجبات از خدا حساب نمي بره، چطور قراره از عظمت خدا اشك بريزه؟ يا همون خلوص نيت بهش دست بده

نه من نگفتم نماز راذ برا ان كار مي خونيم نه . من گفتم باعث ميشود اسان نظم پذير باشيم عزيز ولي در كل نماز را براي توجه و اقرار به ربوبيت پروردگار است, و مبارزه با شرك و بت پرستي, و قيام در پيشگاه پروردگار در نهايت خضوع و نهايت تواضع, و اعتراف به گناهان و تقاضاي بخشش از معاصي گذشته, و نهادن پيشاني بر زمين همه روز براي تعظيم پروردگار.

علاوه بر اين كه مداومت ذكرخداوند در شب و روز كه در پرتو نماز حاصل مي گردد, سبب مي شود كه انسان مولا و مدبر و خالق خود را فراموش نكند, روح سركشي و طغيانگري بر او غلبه ننمايد. و همين توجه به خداوند و قيام در برابر او, انسان را از معاصي باز مي دارد. و از انواع فساد جلوگيري مي كند

بله، اين ها همه در پرتو رعايت واجبات نماز استدر وهله اول و عدم رعايت واجبات، يعني عدم اطاعت از خداوند، و اين آيا همان شرك نيست، حالا از نوعش خفي!

يك سوال كمي موضوعش با اين فرق داره اما راجع به نماز...بپرسم؟

اميدوارم بحث واجبات نماز جا افتاده باشه، بفرمائيد

ابتداباخودت روراست باش سپس باديگران و....

خدا مگر به ما نامحرم است كه ما خانم ها بايد حجاب داشته باشيم در هنگام نماز؟

خواهش مي كنم كلي صبحت نكنيد.

اينجا دو تا موضوع مطرحه، يكي فلسفه احكام و ديگري كه مهتره، اطاعت در مقابل احكام صادر شده. يك پاسخي كه جهت اين موضوع داده ميشه كه اين مساله نوعي تمرين محسوب ميشه، و ديگري نوعي احترام در مقابل خداوند رو در برداره، شما وقتي مقابل يك خانم بسيار متشخص ميريد، با لباسهاي راحت ميريد يا نه، سعي مي كنيد يك مقداري پوشيده تر برويد؟

اين الان جواب سوال من بود؟

بله، البته اميدوارم بحث واجبات جا افتاده باشه كه البته بعد از اين سوال، برميگرديم به بحث قبلي مون

اينو از من داشته باشيد كه اين چيزي را كه شما نمي فرماييد يكي از اشكالاتي است كه بعضي از اسلام ستيزان ارايه كرده اند كه پوشيده بودن زنها در هنگام نماز است که باز مورد ديگري است براي احمق فرض کردن الله نعوذ بالله! هيچ فکرکرده ايد چقدر اين کار زنهاي مسلمان مسخره و ابلهانه است؟ يعني خدا فقط در آن چنددقيقه زنها را نگاه ميکند؟

منظور من از حجاب چادره... يا چيزي كه حالا موها رو ميپوشونه...

اصولا مگر خدا با مخلوق خودش رودربايستي دارد؟ مگر مخلوق خودش بااو نامحرم است؟ آخر شما مسخرگي ماجراراببينيد! خودش زنه را خلق کرده و هميشه هم همه جا زنه را ميبيند. آنوقت آن زن نادان فقط به مدت چنددقيقه خودرا ميپوشاند که الله او را لخت نبيند!!!! ما خودمان را احمق فرض کرده ايم يا خدا را؟ يعني سر خدا را هم ميخواهيم شيره بماليم؟؟؟ واز اين عبارات

در پاسخ ديدن خداوند فقط در چند لحظه! تصور كنيد فرماندهي در بيرون از پادگان هم سربازان را مي بيند، اما آيا سرباز رفتاري كه در هنگام رژه دارد ، بايد همان رفتار را در بيرون هم داشته باشد. يامثلا وقتي فرمانده را بيرون جداي از محيط كار مي بيند بايد همانگونه احترام بگذارد؟

نماز هم بلا تشبيه مثل زمان خاصيه كه سرباز بايد در مقابل فرمانده اش اداي احترام كنه. همون طوري كه فرمانده ميگه يا همون قانون، نه اونطوري كه دلش مي خواد

با نظر علوي جان موافقم ولي اصل مطلب اين است كه ما اگر توجه به اين مسئله كنيم كه پوشش يك معيار زميني ست و نماز يك امر الهي. اما چگونه امري زميني اينگونه خود را دخيل ساخته در امري الهي؟ باران را در نظر بگيريد. از آسمان كه فرود مي آيد پاك و پاكيزه است به زمين كه مي رسد گل آلود مي شود.

البته من قصدم از پرسيدن اون سوال چيزايي كه آقاي سعيدي ميگن نيود... واقعا برام جاي سواله

منظور چادر نيست، منظور پوشيده شدن بدن غير از گردي صورت و مچ دست به بعد، كه فتواي مراجع در مورد پا يك كمي متفاوته

اقتضاي آب باران همين است. نماز به معناي عبوديت و بندگي خدا امري آسماني ست ، از سوي خداوند است به زمين كه مي آيد خود را با شرايط زميني وفق مي دهد. اقتضاي آن همين است.

سوال خودم رو يك بار ديگه مطرح مي كنم،الهام خانم وقتي مي خواهيد پيش يك خانمي كه يك مقام بسيار بزرگي داره، با چه نوع پوششي ميريد(حالا جداي اون بحث تمريني كه عرض كردم كه جواب ديگه ي سواله)

خب معلومه پوششي كه خواهم داشت خيلي فرق داره با پوشش كه تو خونه و يا جلو دوستان صميمي خودم دارم

آفرين، حالا تصور كنيد كه اون خانم نوعي از مخاطبينش يك نوع پوشش خاصي رو انتظار داريه، اون وقت چه مي كنيد؟ سوال دوم:حالا مقام اون خانم بالاتره، يا مقام خدايي كه خالق آسمانهاو زمينه با توجه به مثالي كه در مورد سرباز و فرمانده عرض شد.

گرفتم... ممنون

به نظر من تاكيد به پوشش سر نماز تاكيدي بر ارزش خود نماز است. پوشيدن بهترين لباس ها و استفاده از زيور آلات سر نماز تاكيد شده است و اگر درست تر ببينيم و بينديشيم در جامعه ي بدوي عصر پيامبر كه تمام ارزش ها در ظاهر خلاصه ميشده است راه ديگري جز اين بر تاكيد و ارزش نماز نبوده است. همين حالا كه انسان ها اين همه متمدن! شده اند باز نمي شود اهميت پوشش را انكار كرد.

موافقيد برگرديم سر بحث قبليمون، باقي كجاهستند؟ يا به عبارت بهتر كيا هستند؟؟؟؟؟؟؟؟؟

بله، اينجا ميشه با توجه به همون مثال و طبق فرمايش خليل جان، گفت كه آراسته رفتن در مقابل خداوند، احترام بيشتر رادر پي داره

چه بخواهيد چه نه جامعه و تاريخ پوشش را در وجود شما به عنوان يك امر مطلوب نهادينه كرده است. پوشش و لباس يكي از وجوهات مميز انسان از حيوان است. بررسي تاريخ نشان مي دهد كه در طول اعصار گذشته و حتي پيش از تاريخ پوشش امر حياتي براي بشر داشته است گذشته از همه اين مسايل اسايش نماز گذار در هنگام نماز نيز مورد توجه دين بوده است فكر كنم بايد بگيرير چي مي گويم

فقط ماسه نفريم؟

منم ديگه رفتم شب خوش دوستان

ممنون آقاي سعيدي و علوي

خواهش،‏انجام وظيفه بود. ياران چه غريبانه رفتند ازاين خانه، حيف شد ،‏حس مي كنم بحث جا نيفتاد . در هرصورت باشه يا علي

بحث كه قشنگ جا نيفتاد... يعني نميشه اينجا همه دليل ها رو ارائه داد و انتظار داشته باشيم همين لحظه جا بيوفته... حالا بايد هركس بشينه روي حرفايي كه زده شده فك كنه...

اين فيد رو زدم ولي ديشب نشد بمونم و از نظارات استفاده كنم..اقاي علوي شما كه اين فيد رو پيشنهاد داديد پس چرا گرم نكرديد فيد رو؟ ايشاالله امشب بيام و نظراي بيشتري از شما ببينم رو اين فيد.. مي خوام ببينم بلاخره نتجه چي ميشه

سلام عليكم، ديشب دوستان بودند ولي متاسفانه قبل از جمع شدن بحث، بحث به اتمام رسيد و نيمه تمام ماند. در خدمتيم

سوال حقير اين بود كه بين رعايت واجبات و داشتن حضور قلب اولويت قائل بشيم، و در واقع چه چيزي سبب حضور قلب يا همون حال در نماز ميشه؟

چقدر جالب اين همه بزرگوار اظهار علاقه مندي كرده اند، اما...

من تازه اومدم.......واي چه نظراي قشنگي

ادامه بحث بدون عدم ابراز حضور فايده اي نداره

عجب!!!!!!!!!!!!

بله واقعا عجب!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

ظاهرا همه توي نمازشون هم رعايت كامل واجبات دارند وهم حضور قلب كامل، الحمدلله!

بله ظاهرا...

نظرتون راجع به مباحث و نظراتي كه بيان شد،‏چيه؟

نظز همه ي دوستان قابل تقدير است اما من وقتي دقت مي كنم ميبينم باز هم داريم به ظواهر اشاره مي كنيم... حرف من نيته..باطن نماز رو مي خوام ببينم چه جوري ميشه اصلاح كرد؟ من هنوز به اين جواب نرسيدم

تمام حرف اينه، رعايت واجبات نماز درواقع همون اداي احترام واقعيه نسبت به خداوند متعال،كسي كه واجبات نماز رو به نحو اكمل و اتمم رعايت نمي كنه نمي تونه حضور قلب و حال داشته باشه

وظيفه ما اينه در درجه اول اون جوري كه خدا مي خواد نماز بخونيم چه با حال،‏چه بي حال.

با نظرتون موافقم....به نظر من انسان وقتي مي تونه از عشق الهي در روح خود فيض ببره كه ابتدا در نيتش عشق را خواستار باشد.. من خودم شخصا نيتم از برپايي نماز يعد از تشكر در وحله ي دوم طلب عشق واقعي سر حد آرامش الهي هستم تا با همان عشق بخشيده شده به من بتوانم آن چنان نمازي كه در دل دارم را بر پا سازم.

والا مباحث در خصوص تاكيد بر واجبات نماز مطرح شد ولي من سوالم درباره ي باطن نماز است.

توجه به باطن نماز بعد از انجام واجبات نماز و بعد از قبول كردن اول وقت خوندن نماز، اون به صورت اداي احترام و انجام وظيفه است. يعني وقتي اين مراحل طي شد، بايد پرداخت به مسئله حضور قلب و باطن نماز. تاخير نماز از اول وقت يه جور بي احترامي به ساحت مقدس خداوند متعاله

.