به نام تعبیر حرمت ها مرز گستاخی تا کدامین فتنه رخنه افکنده که آدمیان نمیدانند فاصله ی بین حریت تا خریت تنها یک نقطه است؟ دلنوشته ای که در ایام عاشورا 88 نوشتم و تک تک کلمات آن برخاسته از آه و ناله ای به معنای تاسف برای تعدادی از مردم کشورمان است.
آدمیان تا کجا باید نظاره گر تخریب مقدساتشان باشند؟
این چگونه رسمی است که عزاداران حسینی در دم نشان از بندگی و غیرت برای اسلام دارند ولی فرمان بازدم سرشار از تعصب ایرانی را از آنها سلب کرده اند؟
ما میبینیم که اقلیت ها بر اکثریت ها شعار ضد اتحاد میدهند و آشوبگری ها میسازنند.من امروز می خوام به آن سنگدلانی که فکر در ماشین مغزشویی انداخته اند بگویم: در کائنات شاهدانی داریم که نظاره گر اعمالتان باشند.
روزی اتحاد اسلامی ایران زبان زد عام و خاص و بشرها بود ولی امروز این شیاطین انسان نما نقطه ی اشتراک ما را هدف قرار داده اند تا به پویایی آرزوهای محال خود دست یابند.
امروز در رسانه ها میشنوم فریادهای برخاسته از بغض و اندوه مردم ایران را که خواستار اشد مجازات برای آشوبگران اند.
می خواهم بعد دیگر بدین موضوع رسانم:
حکمت الهی در چه بود که این افراد شرور اینگونه و در این تاریخ همیشه سزخ در کشورمان ( روز شهادت آقا امام حسین(ع) ) در روز عاشورا برای مردم جامعه ی خود از رنگ سبز مقدسی که به لجن کشیده بودند شفاف سازی شدند؟
امام حسین (ع) تا آخرین قطره ی خون برای اسلام و دفاع از مقدسات و حرمت های آن جنگید و تا آخرین نفس جهاد را بر تعبیر امر به معروف پی برد. بیایید اسلام را باری دیگر ورق زنیم و این گمراهان زاده شده از نسل یزید را به راه دین دعوت کنیم تا آخرین نفس...
Edit for armiss by : ~*~*~*ریحانه خدادادی*~*~*~